آیسلآیسل، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

عشق مامان وبابا آیسل

اولین شب یلدای آیسل جون

یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت. عشقم اولین یلدایت مبارک   (اینجا با زور ازم عکس انداختن چون به شدت خوابم میومد و می خواستم برم بخوابم)   من و باباجونم من و دایی جونم ...
17 دی 1391

اولین عکس آیسل در خانه

چقدر خوبه تو رو دارم ،چقدر خوبه که اینجایی                                                            تویی معنای دوست داشتن ،تو که بی وقفه زیبایی با تو آروم و خوشبختم،با تو سرشارم از شادیم                                                            تو رویایی ترین عشق همه عالم رو بهم دادی ...
7 دی 1391

اولین عکس آیسل در بیمارستان

    امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید                                                                گویی بساط عیش مداوم به من رسید نور ستاره ای در شب تولدش                          &nb...
7 دی 1391

خدایا

خدایا، خداوندا! برایم چنان فرزندی عطا فرما که قلبش صاف باشد و اهدافش والا، چنان فرزندی که بر خود چیره گردد قبل از آن که به دنبال چیرگی بر دیگران باشد. به آینده دست یابد بی آن که هرگز گذشته را به فراموشی سپارد. خدایا،خداوندا! فقط پس از اعطای اینهاست که می توانم با کمی جرئت و جسارت پیش خود نجوا کنم که " زندگیم بیهوده نبوده است" (داگلاس مک آرتور) ...
6 دی 1391

لالایی برای آیسلم

لالایی کن بخواب خوابت قشنگه  گل مهتاب شبا هزارتا رنگه یه وقت بیدار نشی از خواب قصه یه وقت پا نذاری تو شهر غصه لالایی کن مامان چشماش بیداره مثل هر شب لولو پشت دیواره دیگه بادبادک تو نخ نداره  نمیرسه به ابر پاره پاره همه چی یکی بود و یکی نبوده به من چشمات میگه دریا حسوده اگه سنگ بندازی تو آب دریا میاد شیطون با من به جنگ و دعوا دیگه ابرا تو رو از من میگیرن گلای باغچه مون بی تو می میرن لالایی کن لالایی کن مامان تنهات نمیذاره دوستت داره دوستت داره میشینه پای گهواره ...
6 دی 1391